• وبلاگ : عطر گل ياس
  • يادداشت : اعتراف
  • نظرات : 2 خصوصي ، 2 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام ببخشيد اين نظر پاييني مال من و بود اشتباهي به نام يكي ديگه شد ...

    سلام خوبي حالت خوبه

    بابا وبلاگ نويس

    اين كاره ....

    اون مطلب اولي رو خوب نوشتي همين طوري بنويس...يعني دلي ...

    مثلا امروزه رفتم امام رضا تو راه يه صحنه دلخراشي ديدم ديدم يه مارد روي زمين خوابيد و يه پسره داره گريه مي كنه و دست گدايش هم طرف مردم درازه ...همه مردم دلشون مي سوخت و كمك مي كردند ...حالا تصور وقتي مردم به يه ادم غريبه كه نمي شناسنيش و به خاطر

    گريه هاش كمكش مي كنند اينا همه ادمند...مگه خدا ميتوند گريه بندهشو

    عجز و ناتواني بندشو ببينه و كمكش نكنه ..

    ببين به همن اسوني .. ازمسائل و حوادث درو برت نتيجه گيري كن

    خلاصه اتفاقاتي كه براي خودت مي افته براي ديگران و......

    و حتما يه سري ترفندوبلاگ نويسي هست من ادرسشو نو مي دم دنبال كن

    حتمايادت نره .....از وبلاگ خودم شروع ميكنم

    http://rend.parsiblog.com/281160.htm

    http://raspana.com/shiveh-nameh/alefbaye-fanni/

    http://fateh.parsiblog.com/277366.htm

    http://kosar21.blogfa.com/post-25.aspx